هدف از انجام گودبرداری، برداشتن خاک سطحی تا عمق زیر فونداسیون جهت ساخت طبقات زیرزمین یا پارکینگ است. با توجه به شرایط خاک و بدلیل سربار های ناشی از وزن خاک، ساختمان های همسایه و خیابان های اطراف یک پروژه گودبرداری، خاک تمایل دارد به منظور رسیدن به یک شرایط پایدار از نظر تنش دچار ریزش شود به همین منظور نیاز است تا مهندسین تمهیدات مناسب جهت عدم ریزش دیواره های گود و خرابی سازه های موجود در اطراف پروژه گودبرداری را در نظر داشته باشند که استفاده از روش نیلینگ یا میخکوبی یکی از این تمهیدات است.
بطور کلی از روش های زیر به طور مجزا و یا به صورت تلفیقی می توان جهت پایدارسازی گودهای شهری استفاده نمود:
- نیلینگ یا میخکوبی (Nailing)
- انکراژ یا مهار کششی (Anchoring)
- مهار متقابل (Strut)
- خرپا (Truss)
- ساخت از بالا به پایین (Top-Down Construction)
- و…
نیلینگ یا میخکوبی خاک (Soil Nailing) یکی از روش های پایدارسازی گود میباشد که به معناي تسليح برجاي خاك موجود با نصب ميلگردهاي فولادي نزديك به هم در يك سطح شيبدار يا در محل گودبرداري و اجراي بالا به پايين آن است. در ديواره خاكي ميلگردها داخل گمانههای حفاری شده قرار گرفته و به منظور جلوگيري از خوردگي ميلگردها و انتقال مناسبتر نيروها بين خاك و ميلگرد توسط دوغاب سيمان پر ميشوند. اين عمليات، يك مقطع مسلح پايدار ايجاد ميكند كه توانايي نگهداري خاك پشت خود را دارد. اين مسلحسازي بصورت مقاوم (Passive) عمل كرده و اثر خود را از طريق اندركنش خاك- ميلگرد حاصل از ايجاد تغيير شكل در خاك اعمال ميكند. باید توجه داشت که ميخها غالباً در كشش عمل ميكنند ولي در شرايط خاصي، عملكرد خمشي و برشي آنها نيز در نظر گرفته ميشود.
بیشتر بخوانید: پایدارسازی به روش مهارگذاری یا انکراژ چیست؟
در هر یک از روش های پایدارسازی گود به مقتضیات طراحی، المانی به عنوان دیوار حائل می تواند وجود داشته باشد. این المان می تواند دیوار دیافراگمی، شمع های مماسی بتنی، ستون های جت گروتینگ و اختلاط عمقی، شمع های نگهبان فلزی، سپر یا المان های مشابه باشد. البته در روش میخکوبی معمولا از یک لایه بتن پاششی (شاتکریت) به عنوان پوشش استفاده می شود.
تاریخچه نیلینگ یا میخکوبی
برای اولین بار مهندسین اتریشی از روش میخکوبی (نیلینگ) برای پایدارسازی شیروانی های سنگی در تونل استفاده کردند. آنها در اوایل دهه ۱۹۶۰ برای پایدارسازی جداره های تونل، شبکه ای از سوراخها را در طاق و دیوارهای سنگی تونل حفاری کرده، در داخل آن میلگردهای فولادی قرار داده و قسمت انتهایی آن را با شبکه مش بندی در محیط تونل گیردار کردند. سپس با دوغابریزی در سوراخهای حفر شده و بتنپاشی به جداره تونل، موفق به پایداری ایمن جداره های داخلی تونل شدند. این روش بعدها توسط مهندسین آلمانی و فرانسوی برای پایدارسازی در شیروانیهای خاکی مورد استفاده قرار گرفت. به عبارت دیگر مهندسین آلمانی و فرانسوی، روش اتریشی میخکوبی (نیلینگ) در سنگ را برای شیبها و دیوارهای خاکی به کار بستند. آنها استفاده از تکنولوژی میخکوبی (نیلینگ) در تونل را به پایدار نمودن شیبها و دیوارهای خاکی گودبرداری شده و کوله پلها تعمیم دادند. پس از آن استفاده از میخکوبی (نیلینگ) بهطور گسترده در طرحهای مختلف عمرانی نظیر تثبیت ترانشه های خط آهن و بزرگراهها، ساخت سازههای نگهبان گودبرداری شده در مناطق شهری جهت احداث ساختمانهای بلندمرتبه که شامل چندین طبقه در داخل زمین هستند و تثبیت شیبهای زمین در برابر لغزشهای احتمالی به کار بسته شد.
یکی از اولین کاربردهای میخکوبی (نیلینگ) در خاک در سال ۱۹۷۲ برای تعریض خط آهن نزدیک ورسایل در فرانسه صورت گرفت. در آن پروژه یک شیروانی خاک برداری شده به ارتفاع ۱۸ متر با استفاده از میخکوبی (نیلینگ) پایدار شد.
در آمریکای شمالی برای اولین بار در دهه ۱۹۷۰ دیوارهای میخکوبی (نیلینگ) شده زیادی در شهرهای ونکوور، واشنگتن و مکزیکوسیتی اجرا شد. یکی از اولین دیوارهای میخکوبی (نیلینگ) شده قابل توجه در آمریکا، مهار خاکبرداری با عمق ۱۳٫۷ متر در ماسه لایدار متراکم برای توسعه بیمارستان گودسامایتان (Good Samaritan) واقع در پورتلند اورگان بود که در سال ۱۹۷۶ به بهرهبرداری رسید. مهندسین این طرح در مقام مقایسه بین اجرای دیوار میخکوبی (نیلینگ) شده و اجرای دیوار حایل بتنی ابراز داشتند که این طرح با نصف زمان و ۸۵ درصد کاهش هزینه نسبت به اجرای دیوار حایل بتنی به بهره برداری رسیده است.
در دو دهه اخیر استفاده از تکنولوژی میخکوبی (نیلینگ) در سراسر جهان رشد چشمگیری داشته است. این روش جزء روشهای مورد علاقه کارفرمایان بوده و مهندسین طراح و اجرا توجه بیشتری به تکنیکهای طراحی و اجرایی میخکوبی (نیلینگ) پیدا کردهاند. در ابتدای رواج سیستم میخکوبی (نیلینگ)، از این سیستم بیشتر برای احداث سازههای نگهبان موقت استفاده میشد، در حالی که در ۱۰ سال گذشته استفاده از میخکوبی (نیلینگ) در احداث سازههای نگهبان دائمی نیز رشد چمشگیری پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید: روش اجرای تاپ داون (Top-Down) چگونه است؟
مبانی طراحی
روش نیلینگ بر خلاف روش مهارگذاری به صورت مقاوم (Passive) عمل کرده و اثر خود را از طریق اندرکنش خاک – میلگرد (Bar-Soil Interaction) حاصل از ایجاد تغییرشکل در خاک، اعمال می کند. بنابراین استفاده از روش میخکوبی در مجاورت سازه های حساس به تغییر مکان نظیر سازه های قدیمی و بطور کلی سازه های نزدیک به محل گودبرداری بدلیل اینکه بسیج شدن نیرو در میلگرد های میخکوبی نیازمند وقوع تغییر شکل های بیش از 2 سانتیمتر است توصیه نمی گردد.
براي تحليل و طراحي ديوارهای ميخ كوبی شده دو حالت حدی در نظر گرفته می شود:
الف ) حالت حدی مقاومت: دیواره طراحی شده می بایست در مقابل ۳ حالت گسیختگی زیر، پایداری خود را حفظ نماید.
- حالات گسیختگی خارجی (External failure Modes)
- حالات گسیختگی داخلی (Internal failure Modes)
- حالات گسیختگی رویه (Facing failure Modes)
ب ) حالت حدي بهره برداری: تغییر شکل دیواره طراحی شده می بایست از تغییرشکل مجاز کمتر باشد.
عملکرد اصلی میخ ها در روش نیلینگ به صورت کششی می باشد ولی عملکرد خمشی و برشی کمی هم برای آنها می توان در نظر گرفت. میخ ها با دو عملکرد زیر در پایداری دیوار مؤثر هستند:
- افزایش مقاومت برشی سطح لغزش در خاک های اصطکاکی به علت افزایش نیروی قائم.
- کاهش نیروی رانشی سطح لغزش در خاک های اصطکاکی و چسبنده.
آیین نامه طراحی پایدارسازی گود با روش میخکوبی (نیلینگ)، آیین نامه FHWA (Federal Highway Administration ) می باشد که توسط اداره مرکزی بزرگراه های آمریکا تهیه گردیده است. پیشنهاد این آیین نامه جهت ضرایب اطمینان جهت پایدارسازی گود در مقابل حالات گسیختگی به صورت جدول زیر است:
مراحل اجرا
- مرحله ۱. گودبرداری:
گودبرداری اولیه تا عمقی صورت میپذیرد که دیواره گودبرداری شده بتواند در مدت کوتاهی بین ۲۴ تا ۴۸ ساعت پایداری خود را حفظ کند. عمق گودبرداری جهت تأمین کوتاه مدت پایداری در بین ۱ تا ۲ متر میباشد. عرض گودبرداری انجام شده حداقل باید به اندازهای باشد که بتوان ابزارهای لازم را در محل مستقر کرد. عرض مش فولادی در تعیین عرض گودبرداری مؤثر است، در عین حال، خاکبرداری در عرضهای بزرگتر از ۱۲ متر موجب افزایش تغییر شکلهای افقی میگردد. باید توجه داشت که پانلهای خاکبرداری یک در میان برداشت شوند.
- مرحله ۲. حفاری چال برای اجرای میخ (نیل):
چالهای مورد نظر با طول، قطر و شیب مشخص اجرا می شوند و امتداد آنها تقریباً افقی می باشد (زاویه ای بین 10 تا 20 نسبت به افق).
- مرحله ۳. نصب میخ (نیل) و دوغاب ریزی:
در این مرحله میلگردهای فولادی (نیلها) در چالهای پیشحفاری شده کار گذاشته می شوند. میلگردهای به کار رفته شده اغلب تو پر هستند اما می توان از میلگردهای توخالی نیز مطابق به آییننامه اجرایی وزارت راه آمریکا نیز استفاده کرد.
بیشتر بخوانید: بهسازی خاک به روش اختلاط عمیق چگونه است؟
جهت آنکه راستای میلگردها دقیقاً در امتداد محور استوانه چالهای حفر شده باشد از ابزاری به نام مرکزکننده (centralizer) استفاده می شود. میلگردها در داخل مرکزکنندهها فرورفته و سپس در داخل چال، جاگذاری می شوند. چنانچه شرایط خوردگی شدید باشد از غلافهای پلاستیکی مخصوصی جهت محافظت از نیلها استفاده می شود. در همین حال یک لوله دوغاب ریزی به انتهای چال رفته و فضای خالی باقی مانده را از انتها تا ابتدای چال دوغاب ریزی می کند. شیب چالهای حفر همانطور که پیش از این نیز گفته شد به مقدار ملایمی در پایین سطح افق قرار دارد؛ لذا دوغاب با نیروی وزن وارد شده بر آن به خوبی در حفرهها جا میگیرد. به چنین روشی، روش دوغاب ریزی ثقلی گفته میشود که جزء روشهای متداول در میخکوبی (نیلینگ) به حساب می رود.
پیش از مرحله بعدی، نوارهای زهکشی ژئوکامپوزیتی بر روی سطح گودبرداری و بهطور تقریبی بین شبکه نیلهای بیرون آمده کارگذاشته میشود. نوارهای زهکشی تا قسمت تحتانی گودبرداری ادامه مییابد تا زهآبِ جمع شده را به پاشنه دیوار هدایت و خارج کند.
- مرحله ۴. ساخت پوشش شاتکریت موقتی:
قبل از آنکه مرحله بعدی گودبرداری شروع شود شاتکریت جهت یکپارچه سازیِ سرِ نیلها و کل سیستم بر روی سطح گود پاشیده میشود. نحوه متداول اجرا به این صورت است که از یک پوشش شاتکریتی با میزان ملایمی از تسلیح فولادی استفاده شود. تسلیح فولادی اغلب شبکه مشبندی شده از سیمهای به هم جوش خوردهاست. طول پانلهای مش فولادی جوش خورده باید به اندازهای باشد که هر پانل با پانل کنار تا اندازهای همپوشانی داشته باشد. در این مرحله لایه نازک بتن شاتکریت (10 الی 15 سانتیمتر) بر روی سطح گود پاشیده میشود. بعد از آن، یک صفحه پلیت فولادی بر روی سر نیل کار گذاشته میشود. از واشر و مهرههای شش گوش برای اتصال نیل به صفحه پلیت استفاده میشود. توجه شود که مدت ۷۲ ساعت لازم است تا بتن شاتکریت به مقاومت سه روزه تقریباً معادل ۱۰٫۵ مگاپاسکال برسد و بعد گودبرداری مرحله بعد انجام شود.
- مرحله ۵. ساخت دیواره میخکوبی (نیلینگ) شده تا عمق مورد نظر:
مراحل ۱ تا ۴ تا عمق مورد نظر جهت گودبرداری ادامه مییابد. در هر مرحله از گودبرداری، نوارهای زهکشی قائم که در انتهای گود به صورت لولهای جمع شدهاست، در امتداد بعدی گودبرداری گسترده میشود. سپس پانلهای مشبندی جدید بر روی پوشش کار گذاشته میشود. شاتکریت با همپوشانی قابل قبولی نسبت به لایه بالایی بر روی دیوار پاشیده می شود. در انتهای گود نوار زهکشی دوباره لوله شده تا برای مرحله بعدی استفاده شود.
- مرحله ۶. ساخت پوشش دائمی و نهایی:
وقتی گودبرداری تا عمق مورد نظر ادامه یافت، سیستم میخکوبی (نیلینگ) شده در تمام سطح دیوار نصب شد و نیز آزمایشهای لازم جهت اطمینان از عدم رخداد هر نوع گسیختگی انجام گرفت، ممکن است پوشش نهایی و دایمی ساخته شود. همانطور که گفته شد از پوشش دایمی در شرایطی استفاده میشود که از دیوار میخکوبی (نیلینگ) جهت سیستم پایدارسازی دایمی گود بهره گرفته شده باشد. برای پوششهای دایمی ممکن است از بتن مسلح درجا، شاتکریت مسلح یا پانلهای پیشساخته استفاده شود.
بیشتر بخوانید: پایدارسازی به روش مهار متقابل یا استرات چیست؟
اجزای اصلی تشکیل دهنده میخ ها (نیل)
- نیل (Nail)
میلگردهایی با قطر ۲۵ الی ۴۰ میلیمتر هستند که با زاویه ۱۰ تا ۲۰ درجه نسبت به افق در دیواره گود قرار داده می شوند.
- رویه موقت
معمولاً به صورت بتنِ پاششی (شاتکریت) همراه با شبکه فولادی سبک (مش) اجرا می شود و ضخامت آن 10 تا 15سانتیمتر می باشد.
- رویه دائمی
می تواند به صورت شاتکریت همراه با شبکه فولادی سبک (مش)، بتن ریزی درجا و قطعات پیش ساخته (بتن مسلح و …) اجرا شود و ضخامت آن معمولا ۲۰ سانتیمتر در نظر گرفته می شود.
- مرکز کننده (Centralizer)
وظیفه مرکز کننده ها نگه داشتن میخ در امتداد مرکز سوراخ استمرکز کننده ها را می توان در هر ۲/۴ متر در طول میخ و به فاصله ۴۵ سانتیمتر از سر و انتهای گمانه نصب کرد.
- گمانه (سوراخ)
قطر سوراخ معمولاً بین ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر می باشد سوراخ غالباً با شیب ۱۰ درجه نسبت به خط افق حفاری می شود. فاصله بین انتهای نیل و انتهای سوراخ حداقل ۱۵ سانتیمتر می باشد.
- دوغاب (Grout)
وظیفه دوغاب، اتصال و درگیر کردن میخ یا نیل با خاک و محافظت از آن در برابر خوردگی می باشد. حداقل پوشش دوغاب روی میلگرد ۲۵ میلیمتر باشد. معمولاً نسبت آب به سيمان در دوغاب سيمان، 0.4 الی 0.5 می باشد.
- صفحه باربر
وظیفه صفحه باربر توزیع نیروی (میخ) نیل بر رویه موقتی شاتکریت و خاک پشت آن می باشد. معمولا مربعی به ضلع ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر و با ضخامت ۲ سانتیمتر می باشد.
- گل میخ (Headed Stud)
وظیفه گل میخ در گیر کردن رویه دائمی و سر میخ است. معمولا برای هر میخ ۴ عدد گل میخ بر روی صفحه باربر نصب می شود. حداقل پوشش روی گل میخ ۵۰ میلیمتر می باشد.
- نوارهای زهکش (Strip Drain)
پشت رویه موقت، بین ۲ یا چند ستون عمودی میخ قرار می گیرد و به وسیله آنها و با کمک لوله های زهکش می توان آبهای پشت دیوار را به بیرون هدایت کرد.
مزایای پایدارسازی گود به روش نیلینگ یا میخکوبی
از مهمترین مزایا استفاده از روش نیلینگ و یا میخکوبی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- امکان استفاده در پروژه های نیمه تمام
- قابلیت اجرا در زمین هایی به هندسه نامنظم
- سرعت اجرای بالا
- امکان تقویت طرح در حین اجرا و حتی پس از آن
- قابلیت اجرا در محیط هایی با دسترسی دشوار
- کمترین اشغال فضای داخلی گود
- عدم تداخل با اجزای اصلی سازه
- تطابق بالا با روش های آببندی و زهکشی
- عدم آسیب جدی به محیط زیست
- همزمانی اجرای گودبرداری و پایدار سازی
- امکان استفاده در پایدار سازی های دائمی
- عدم نیاز به تجهیزات سنگین
همچنین مهمترین محدودیت های این روش عبارتند از:
- ایجاد آلودگی صوتی
- نیاز به کسب مجوز از همسایه جهت حفاری
- نیاز به ماشین آلات تخصصی
- ورود به محدوده زمین های مجاور
- محدودیت اجرایی در صورت برخورد با حفرات و گالری ها
- نیازمند به پیمانکار متخصص
بیشتر بخوانید: کاربرد آزمایش نفوذ استاندارد یا SPT
شرایط مطلوب خاک برای میخکوبی (نیلینگ)
سیستم دیوارهای خاکی میخکوبی (نیلینگ) شده در خاکهای مختلفی با موفقیت اجرا شده است. عموماً در اینگونه خاکهای مطلوب، سختیها و پیچیدگیهای ساخت بطور درازمدت وجود نداشته است. مواردی که میخکوبی (نیلینگ) خاک توجیه اقتصادی و تکنیکی داشتهاست عبارتند از:
خاکهایی که در هنگام گودبرداری هر فاز، قادر به پایداری بدون سازه نگهبان به ارتفاع ۱ تا ۲ متر به صورت قائم یا نزدیک به قائم برای مدت زمان ۱ تا ۲ روز باشند.
تمام نیلهایی که در مقطع عرضی، بالای سطح آب زیرزمینی واقع شدهاند؛ و چنانچه نیلهایی نیز زیر سطح آب زیرزمینی واقع شوند اما آب زیرزمینی به شکل بدی بر روی سطح گود، مقاومت باندی سطح اندرکنش گروت – خاک یا سلامتی درازمدت نیلها تأثیر نگذارد (مثلاً خواص شیمیایی خاک، موجبات خوردگی را ایجاد نکند.)
اگرچه یک نیاز مطلق نیست اما سودمند است که شرایط زمین، پیشروی دریل بدون کیسینگ را اجازه دهد و سوراخ حفر شده برای چند ساعت توانایی پایداری بدون حفاظ را داشته باشد تا نیلها درون آنها نصب گردند و گروت ریزی انجام شود. به کرات نیلهای توخالی خود حفاری دیده شدهاست که در بخشی یا تمام طول سوراخ، کیسینگ (Casing) گذاری شده و با موفقیت نصب شدهاند. با این حال انتخاب نوع دریل کردن بر میگردد به صلاحدید پیمانکار نصاب نیلها.
در واقع شرایط خاک هنگامی برای ساخت دیواره های پایدار شده توسط نیلینگ (میخکوبی) مطلوب فرض می شود که نتایج آزمونهای محلی، صلاحیت خاک را تأیید نمایند. آزمون نفوذ استاندارد (SPT) که عدد SPT را میدهد، میتواند برای تعیین شرایط مطلوب خاک اعتمادپذیری لازم را داشته باشد. بر اساس معیارهای عمومی یاد شده، تقسیمبندی خاکهای مطلوب برای ساخت دیواره های پایدار شده توسط نیلینگ (میخکوبی) به صورت ذیل میباشد:
خاکهای ریزدانه سفت یا سخت: خاکهای ریزدانه (یا چسبنده) ممکن است شامل رسهای سفت یا سخت، سیلتهای رس دار، رسهای لای دار، رسهای ماسه دار، لایهای ماسه دار و ترکیبی از آنها باشد. اینگونه خاکهای ریزدانه بطور تجربی میتواند شامل خاکهای سفت باشد که عدد SPT آنها لااقل ۹ ضربه به ازای ۳۰۰ میلیمتر نفوذ است. با این حال برای تعیین مشخصات استقامتی خاکهای ریزدانه، نباید منحصراً به مقادیر SPT تکیه شود. در عوض، مقاومت برشی باید به وسیله دیگر آزمایشهای محلی یا آزمایشگاهی بدست آید. برای به حداقل رساندن جابجاییهای افقی درازمدت دیواره های پایدار شده بوسیله روش نیلینگ (میخکوبی)، خاکهای ریزدانه باید خاصیت خمیری نسبتاً کمی داشته باشند.
بیشتر بخوانید: طراحی و مشاوره ژئوتکنیک چیست؟
خاکهای دانه ای متراکم تا خیلی متراکم با کمی چسبندگی ظاهری: اینگونه خاکها شامل ماسه و شن میباشند و اعداد SPT بزرگتر از ۳۰ را نتیجه میدهند و با مقداری ریزدانه (معمولاً کمتر از ۱۰ تا ۱۵ درصد) یا با سیمان طبیعی برای تأمین چسبندگی همراه هستند. نیروهای موئینگی در ماسههای ریز ممکن است یک چسبندگی ظاهری ایجاد نماید؛ در کل، چسبندگی ظاهری برای این خاکها باید بزرگتر از ۵ کیلوپاسکال باشد تا زمان خودپایداری معقولی را تضمین نماید. برای جلوگیری از قطع شدید نیروهای موئینگی و بواسطه آن کاهش در چسبندگی ظاهری، لازم است جریان آب به سمت سطح گودبرداری به حداقل برسد که این عمل میتواند از طریق تغییر جهت دادن مسیر جریان آب انجام شود .
سنگ هوازده بدون هیچگونه سطوح شکست: سنگ هوازده به شرطی می تواند یک تکیه گاه مناسب برای نیلها تأمین نماید که سطوح شکست در جهتهای نامطلوب غالب نباشد. همچنین مطلوب است که درجه هوازدگی در کل سنگ تقریباً یکنواخت باشد که در این حالت تنها کافیست یک روش حفاری و نصب نیل اتخاذ گردد؛ برعکس، تغییرات زیاد در هوازدگی سنگ در یک سایت ممکن است تیم مجری را مجبور به تعویض تجهیزات حفاری یا تغییر روشهای نصب نماید و بواسطه آن اجرای دیواره های پایدار شده توسط نیلینگ (میخکوبی) را پر هزینه سازد .
رسوبات یخچالی: اینگونه خاکها معمولاً برای کاربرد دیواره های پایدار شده توسط نیلینگ (میخکوبی) مناسب هستند به دلیل آنکه معمولاً متراکم، خوب دانه بندی شده یا با مقدار محدودی ریزدانه همراه هستند.
تفاوت های روش میخکوبی (نیلینگ) و مهارگذاری (انکراژ)
امروزه از نظر اقتصادی تفاوت بسیاری در هزینه های اجرای روش انکراژ و نیلینگ مشاهده میشود و به این نتیجه رسیده اند که نیلینگ نسبت به روش انکراژ هزینه کمتری دارد.
در روش نیلینگ نیاز به مصالح و تجهیزات نسبت به روش انکراژ کمتر است.
پایدارسازی گودهای پایدار شده به روش سازه نگهبان نیلینگ نسبت به روش سازه نگهبان انکراژ با سرعت بالاتری انجام می شود.
تفاوت اصلی میخکوبی و مهارگذاری، پیش تنیدگی عضو تسلیح در روش مهارگذاری می باشد. بطوریکه میلگرد یا استرندها در روش انکراژ بعداً تحت فرآیند پیش تنیده کردن قرار می گیرند و در نهایت همین عامل باعث می شود تا این روش از قدرت بیشتری در مهار نیروی رانشی و ریزشی زمین برخوردار باشد.
روش میخکوبی (نیلینگ) به صورت مقاوم (Passive) و روش مهارگذاری (انکراژ) به صورت محرک (Active) عمل می کند.
در عملیات میخکوبی فعال شدن نیرو در میخ ها مستلزم بروز تغییرشکل در توده خاک دیواره گود است ولی در روش مهارگذاری به دلیل پیش تنیدگی مهارها، قبل از حرکت توده خاک، نیروی موجود در مهاری ها سبب کاهش قابل توجه تغییرشکل ها می گردد.